مرتضی فیض آبادی

مرتضی فیض آبادی

اخبار از همه جا

(یه داستانیو خوندم خیلی دردناکه نمیخوام ناراحتتون کنم واسه همین میزارمش تو داستانک خواستین برید بخونیدش نخواستینم ایرادی نداره چون دوست ندارم ناراحت شید.)

 

سارا 25 ساله دانشجوی رشته پزشکی دختری با هوش ، بااستعداد و زیبا ، او در حال تحصیل در رشته مورد علاقه خود بود، روزهای زندگی برای او متفاوت از دیگری بود ،همیشه سعی می کرد در زندگی خداوند را یک دوست بداند . روزهای را که در دانشگاه درسی نداشت به کتاخانه برای مطالعه می رفت . 

یک روز ظهر، سارا پس از خوردن ناهار و خواندن نماز با پویشدن 

مانتوی که مادر بزرگ در روز تولد برای وی خریده بود، منزل را به 

مقصد کتابخانه ترک کرد ...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: مرتضی فیض آبادی ׀ تاریخ: چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:تجاوز یا مرگ,رشته پزشکی, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , feizabadi.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com